لاکچری لایف

مقایسه لاکچری ایرانی و خارجی : شرحی از سبک زندگی یا لایف استایل آن

لاکچری تلفظ غلط رایجی از واژه‌ی انگلیسی Luxury است که پیش‌تر همه ما Luxury را به طور خلاصه لوکس می‌خواندیم و همین معنا را منتقل می‌کردیم. بهتر بود لاکچری، لاکشری تلفظ می‌شد که دست کم به شکل آوایی تلفظ درستی از آن وارد زبان‌مان می‌شد. در هر صورت بحث و مشکل سر لاکچری و لاکچری بازی فراوان است این یکی را هم اضافه می‌کنیم به لیست بلند بالای آن. اما لازم به یادآوری است که بحث امروز درباره‌ی مفهوم و معنی این کلمه نیست. چون اینها را همین ابتدا در مقدمه توضیح می‌دهم و اصل ماجرا پس از آنها شروع خواهد شد. امروز حرف های مهمی با شما همراهان پارچی دارم. مطمئن باشید از مطالعه این مطلب طولانی و مفصل پشیمان نمی‌شوید. در هر صورت اگر همچنان حوصله مطالعه ندارید از تیترها می‌توانید قسمت هایی که برایتان اهمیت دارند را تشخیص دهید و آنها را مطالعه نمایید.

معنی لاکچری

لاکچری یا لاکشری (Luxury) یعنی چه؟

همانطوری که گفته شد اصطلاح رایج لاکچری در فارسی، تلفظ نادرست Luxury انگلیسی است: (تلفظ درست در انگلیسی بریتانیایی لاکشری و در انگلیسی آمریکایی لاکژری).

ویو لاکچری

با یک جست‌جو در دیکشنری می‌بینیم که معانی مجلل، تجمل و لوکس بودن مترادف های فارسی آن هستند. به عنوان مثال جمله‌ی to live in Luxury به معنی «زندگی کردن در رفاه و نعمت» است. با ترجمه این واژه اکنون پرسش اصلی مطرح می‌شود:

حالا تجملاتی و لوکس بودن یعنی چه؟!

بهتر است ماجرا را ساده و کوچک کنیم تا درک آن آسان‌تر شود. به جای اینکه سبک زندگی لوکس را مورد بررسی قرار دهیم، ابتدا اجازه دهید با هم ببینیم اصلا یک کالای لاکچری به چه کالایی گفته می‌شود. مثلا یک ساعت لاکچری چه فرقی با یک ساعت معمولی دارد؟ یا مثلا به چه دلیلی به بعضی اتومبیل‌ها، خودروی لوکس گفته می‌شود؟

جزئیات ساعت رولکس
پیش از تعریف کلی لاکچری، لازم است یک کالای لاکچری را تعریف کنیم.

وظیفه‌ی یک ساعت نشان دادن لحظه‌ای زمان است. به همین ترتیب یک خودرو هم هدف جابه‌جایی و حمل و نقل ما بر روی این کره خاکی را دنبال می‌کند. حال در نظر بگیرید که یک ساعت ممکن است امکانات اضافه‌ای را نیز در اختیارمان قرار دهد. همانطوری که خودروها هم در سطح تجهیزات و امکانات با هم متفاوت اند. این افزایش امکانات قطعا در افزایش قیمت نهایی آنها موثر خواهند بود.

اما از یک سطحی به بعد مشاهده خواهیم کرد که افزایش سطح امکانات با افزایش قیمت کالا هم‌خوانی ندارد! در اینجاست که دقیقا کالای لاکچری معنا پیدا می‌کند. اجازه دهید به مثال های قبلی برگردیم:

هیوندای جنسیس
یک هیوندای جنسیس تمام امکانات و تجهیزات بنز هم رده‌ی خودش را دارد…

به عنوان مثال، مدل هایی از بین ساعت های برند کاسیو می‌توانند دقیقا تمام امکانات ساعت های رولکس را در اختیار مصرف کننده قرار دهند. یا در مورد خودرو، مثلا سدان هیوندای جنسیس تقریبا تمامی امکانات و تجهیزات بنز کلاس ای را دارد. اما چه می‌شود که هزینه‌ی نهایی بنز نسبت به جنسیس، رولکس نسبت به کاسیو تا این حد فرق می‌کند؟ چه ارزشی در بنز و بنتلی است که در هیوندای و تویوتا نیست؟ رولکس چه ارزشی دارد که صدها برابر از یک ساعت معمولی گران‌تر است؟ 

خودرو لاکچری
…اما بنز به مراتب گران‌تر است.

هیچ پاسخی، پرسش فوق را جواب نمی‌دهد به جز: لاکچری و لوکس بودن!

با این حساب اگر یک جمع بندی کنیم، یک کالای لوکس یا لاکچری، به کالایی گفته می‌شود که به دلیل ارزشی فراتر از کاربردش، بهایی بیشتر داشته باشد. به عبارتی دیگر وقتی مفاهیمی نظیر زیبایی، کاربرد و کارایی را پشت سر بگذاریم، زمانی که از تامین نیاز و ضرورت عبور کردیم، تازه مفهوم لاکچری معنا پیدا می‌کند.

نوشیدنی لاکچری
لاکچری تنها یک کالای خریدنی نیست. خدمات، تفریح، نوع زندگی و … هم می‌توانند لاکچری باشند.

چرا همه ما لاکچری را دوست داریم؟

علاقه‌ی بشر به متفاوت و سطح بالا بودن به دوره‌ی غار نشینی او برمی‌گردد. پس بهتر است سعی نکنیم قضیه را عجیب و غریب نشان دهیم. انسان غارنشین هم با آویزان ساختن عاج فیل (کالای لاکچری) در غار (خانه) خویش، تلاش می‌کرد به نوبه‌ی خود، متفاوت و سطح بالا باشد. گاهی سطح بالا بودن در نشان دادن قدرت است، گاهی ثروت. گاهی مهارت، گاهی هم هوش و ذکاوت. نفس عمل یکی است. صرفا فرم انجام کار فرق می‌کند.

تخت جمشید
تخت جمشید یا پرسپولیس، بنایی کاملا لوکس و مجلل.

با این حساب همه ما به نوعی متمایز بودن و برتری جویی را می‌پسندیم. کمی به دور و بر خود نگاه کنید. هر کسی در زندگی برای چیزی که دوست دارد تلاش می‌کند. هر کسی سعی می‌کند دست کم در یک جنبه پیشرفت کند. لاکچری هم پدیده‌ی عجیب و غریبی نیست. صرفا کافی است در نظر داشته باشید که از یک سطحی به بعد، کالا ها تنها وظیفه‌ی تامین نیاز را بر عهده ندارند. بلکه داشتن و استفاده از آنها حس بهتری دارد. گاهی برای پز دادن به بقیه و تامین خلا محو شدگی شخصیتی است، گاهی صرفا داشتن آن به طور شخصی حس بهتری دارد. گاهی آرامش است گاهی امنیت بیشتر. گاهی زیبایی است گاهی لطافت و نرمی بیشتر.

نیچه اشرافی گری
نیچه: آدم باید بیش از آن بخواهد که دارد، تا اینکه بیش از آن بشود که هست. چنین است، درسی که زندگی به زندگان آموخت: داشتن و میل به بیش داشتن.

میل به برتری جویی و بیشتر بودن انسان نسبت به چیزی که هست، لاکچری را به وجود می‌آورد. حال این بیشتر بودن ممکن است فرم های دیگری نیز به خود ببیند:

یک مرتاض هندی بجای رفتن به رستورانی اشرافی در بالاشهر، سعی می‌کند روزانه با چند بادام، شکم خودش را سیر نگه دارد. فرقی نمی‌کند، هرکسی با ادبیات خودش نشان می‌دهد که در یک زمینه‌ای موفق است و بیشتر هم می‌خواهد! شخصی با نشان دادن مصرف‌گرایی و تامین افراطی نیاز های بدوی خود، شخصی هم با نشان دادن بی‌نیازی خود به دو عالم! شخصا ترجیح می‌دهم قضاوتی نکنم و باقی را به شما واگذار کنم. اما آنچه به نظرم بدیهی است این است که تقبیح لوکس گرایی، احتمالا نتیجه‌ی جالبی نخواهد داشت. چون تا به اینجا که نداشته! انسان در نهایت کار خودش را می‌کند. چون محتوای آن به نوعی در همه‌ی ما وجود دارد. شاید بهتر باشد بجای صرف انرژی عبث در زیر سوال بردن کلی لوکس گرایی، بیشتر به فرم و چگونگی انجام آن، همدیگر را به چالش بکشیم و در این زمینه برای نتایجی بهتر بحث کنیم.

اویستر
اویستر، در غذا هم لاکچری معنا می‌دهد.

کالای لاکچری چه ویژگی‌هایی دارد؟

تمام ویژگی های لوکس بودن در واژه‌های بهتر و بیشتر بودن خلاصه می‌شوند. تولیدکننده کالای لوکس تلاش دارد که “ارزشی بیشتر” را در کالای خود قرار دهد که صرفا جهت برطرف کردن نیاز و ضرورتی، تولید نشده باشد. بسیار خوب. با این حساب پیدا کردن کلیدواژه های مرتبط با این موضوع، بسیار آسان است. با هم به ترتیب تک تک این ویژگی ها را بررسی می‌کنیم.

خودرو لاکچری

تمایز و خاص بودن

اصلی ترین و اولین شاخصه‌ی لوکس بودن در ایجاد تمایز است. بنز تمام تلاش خودش را می‌کند که نشان دهد با باقی خودروسازان فرق می‌کند. همه‌ی تولیدات لوکس برندهای مختلف پیش از هرچیزی، صرفا برای برند بودن خودشان، محکوم‌اند به آنکه متمایز باشند. به این موضوع از این زاویه نگاه نکنید. بلکه موضوعیت اصلی را در خود ما ببینید. نکته‌ی اصلی در درون ماست. این ما هستیم که دوست داریم متفاوت باشیم. چند برند پوشاک وجود دارد؟ چندتا تولیدکننده‌ی لوازم خانگی می‌شناسید؟ چرا تعداد آنها تا این حد زیاد است؟ چون ما مصرف کننده‌ها زیاد هستیم! هرکسی یک چیزی می‌خواهد. هر کسی یک چیز خاصی را دوست دارد.

فراری ایرانی
وقتی صحبت از لوکس بودن است، مادامی که تنها یک مدل فراری در کشورمان موجود باشد (458 ایتالیا)، دیگر سخن از فراری و ایتالیایی و قدرت و مدل و … آن بیهوده است. این خودرو بی‌شک از لوکس‌ترین کالاهای موجود در کشورمان است. چون تمایز و متفاوت بودن، رکن اصلی لوکس گرایی را می‌سازد.

متفاوت بودن را همه دوست دارند. چون هر انسانی اتفاقا ذاتا متفاوت است! هیچ دو آدم یکسانی در این کره‌ی خاکی زندگی نمی‌کنند. پس تعجبی ندارد که اولین رکن لوکس گرایی علاقه به تمایز و متفاوت بودن باشد.

لانژ لاکچری

زیبایی و جذابیت

زیبایی و جذابیت احتمالا بدیهی‌ترین ویژگی یک کالای لوکس باشد. لامبورگینی را یک بچه‌ای که پوستر آن را بر دیوار اتاقش دارد عاشقانه دوست دارد چون لامبورگینی صرفا جذاب است! در دنیای کودکانه خودش سوارش می‌شود و با آن رانندگی می‌کند. حال آنکه نه تا به حال آن لامبورگینی را از نزدیک دیده، نه می‌داند چند دلار قیمتش است. او بدون آنکه با خودش حتی یک لحظه فکر کند، جذب لامبورگینی میشود چون لامبورگینی جذاب است!

لامبورگینی زرد

اهمیت زیبا بودن کالاهای لوکس آنقدری واضح و بدیهی است که صحبت درباره‌اش عبث خواهد بود. فقط این نکته را در نظر داشته باشید که تعریف زیبایی برای هرکسی متفاوت است. علت وجود برندهای مختلف هم همین است. هر کدام سعی دارند یک بخشی از سلایق مختلف بازار را از آن خود کنند.

عظمت، شکوه و مجلل بودن

گذشته از زیبایی شکوه و بزرگی هم از دیگر ویژگی کالا های لاکچری است. همه ما وقتی یک سازه‌ی بزرگ می‌بینیم تحت تاثیر قرار می‌گیریم. چرا یک کادیلاک مربوط به 40 الی 50 سال پیش که در خیابان‌ها تردد می‌کند، خود به خود بدون آنکه بخواهیم چشمانمان را جذب می‌کند؟ چون کشیده و عظیم‌اند. یک قصر بزرگ، کشتی تفریحی (Yatch)، حتی ورزش گلف، حقیقتا به ابعاد ربط دارند.

مازراتی لاکچری لایف
چرا یک مازراتی گرن‌توریسمو که در کشورمان هم فراوان است، خودرویی که عملا برای دو سرنشین ساخته شده، باید نزدیک به ۵ متر طول و حدود ۲ تن وزن داشته باشد؟ این ابعاد بزرگ ضرورتی دارد؟ برای تامین نیاز ابتدایی یک خودرو خیر، برای لاکچری بودن (عظمت و شکوه) بله!

بارها دیده‌ایم که عظمت و شکوه و بزرگی ابعاد یک خانه، خودرو، کشتی تفریحی و … در میزان تاثیرگذاری و لاکچری بودن آن موثر است.

سبک زندگی لوکس

تزئینی و اضافه بودن

همانطور که چندین بار تا به اینجا اشاره کردم، لاکچری دقیقا پس از رفع نیاز و ضرورت تعریف می‌شود. یعنی یک سبک زندگی لاکچری و یا کالایی لوکس، اهمیت و نقشی فراتر از بر طرف کردن صرفا یک نیاز دارد. مثلا یک اکسسوری لوکس بیشتر جنبه‌ی تزئینی دارد تا کاربرد یک اکسسوری.

میز شام لاکچری
تزئینی بودن از بخش های اصلی محتوای لوکس گرایی است.

یک سبک زندگی لوکس که در گاراژ خانه‌ی آن، کلکسیونی از خودروهای سوپراسپرت جای گرفته، همه و همه تداعی کننده‌ی مفهوم فراوانی و اضافه بودن هستند.

کولکسیون خودرو ماشین فلوید می‌ودر
کلکسیون خودروهای سفید فلوید می‌ودر بوکسر آمریکایی. می‌ورد مشابه آنچه می‌بینید، کلکسیون هایی به رنگ های دیگری نظیر مشکی و … هم دارد.

بدیهی به نظر می‌رسد که این خودروها جنبه‌ی تزئینی دارند. زمانی که ممکن باشد با ثروت فراوان شخصی، هر خودرویی را خرید، هر خانه و مسافرتی داشت، دیگر اهمیت موضوع بر سر کدام و چه نخواهد بود، بلکه به تعداد و فراوانی آنها ربط پیدا می‌کند.

آیا لاکچری به زرق و برق ارتباطی دارد؟

در حالت کلی معمولا اینگونه است. لاکچری همانطوری که در ابتدا گفته شد، معنای تجمل و زرق و برق را می‌رساند. اما این اصلا بدین معنا نیست که هرچه لاکچری باشد لزوما پر زرق و برق است. اینگونه در نظر بگیرید: هر چه که زرق و برق دارد لزوما لوکس نیست و هرچه که لوکس است لزوما پر زرق و برق نیست. در ادامه کمی در این مورد صحبت می‌کنیم:

لاکچری لایف
این روزها لوکس گرایی به سمت زرق و برق کمتر و مینیمالیسم پیش می‌رود.

جالب است بدانید این روزها، هرچه جلوتر می‌رویم، لاکچری بودن به سمت مینیمالیسم و ساده گرایی پیش می‌رود. کمی به کالاهای جدید اطرافتان بنگرید. طراحی اکثر تجهیزات الکترونیکی، لباس های لوکس، لوازم و معماری خانه و … به سمت مینیمالیسم پیش می‌رود. زرق و برق کم و کم‌تر شده، و برعکس لطافت، سکوت و آرامش است که مورد تاکید بیشتری قرار گرفته. شاید این تغییر سلیقه‌ی لوکس گرایی زاده‌ی عصر پر تنش و پر سر و صدای ما باشد.

خانه لاکچری

هر چه که هست، لازم است برای بار آخر، دوباره خاطر نشان کنم که لاکچری به هیچ عنوان لزوما زرق و برق را نمی‌رساند.

سبک زندگی لوکس یا لاکچری لایف

پس از صحبت درباره‌ی خود لاکچری و تعریفش، وقت آن شده که به لاکچری لایف که پس از لاکچری پرکاربردترین شکل کاربرد این واژه و هم‌خانواده‌هایش‌ است، بپردازیم. تعریف سبک زندگی لوکس (لایف=زندگی) هم بسیار ساده است. زندگی‌ای که پر باشد از کالاهای لوکس! خودروی لوکس. خانه‌های گران‌قیمت. لباس و اکسسوری لوکس و … .

گلف

بزرگترین شاخص های سبک زندگی لوکس، معمولا خودرو و خانه هستند. اما مسافرت های خاص، رستوران و غذاخوری های متفاوت و سطح بالا، تفریحات و ورزش هایی نظیر گلف و … و در نمونه های داخلی جمع شدن دور استخر، جزو سبک زندگی های لاکچری محسوب می‌شوند. 

استخر لاکچری

چطور تیپ یا استایل لاکچری داشته باشیم؟

اگر پاسخ این سوال برایتان اهمیت دارد، باید خدمتتان برسانم که مسیری سخت برای پاسخ‌گویی به آن پیش‌رویمان است! نکات مختلف فراوانی در لوکس بودن تیپ و ظاهر هر شخص موجود است که بدون در نظر گرفتن آنها نتیجه میسر نیست. خبر خوب ماجرا اینجاست که اکثر نکاتی که رعایت آنها برای داشتن تیپ لاکچری ضروری است اتفاقا اصلا به پول تو جیبی و حساب بانکی ربطی ندارند. به سادگی می‌توان با رعایت چند نکته‌ی مهم، سطح کلاس استایل خودمان را چند سطح بالاتر برد.

چطور لوکس باشیم
برگرفته از مطلب «چطور تیپ لوکس داشته باشیم؟»

در اینجا از توضیح بیشتر خودداری می‌کنم چون هر آنچه برای پاسخ به این پرسش مطرح است را می‌توانید از لینک زیر مفصلا مورد مطالعه قرار دهید:

چطور تیپ لاکچری داشته باشیم؟ (راهنمای ساخت استایل با کمترین بودجه)

آیا لاکچری با گران بودن ارتباط دارد؟

اجازه دهید اینگونه به این پرسش پاسخ دهم: هر جنس گرانی لزوما لوکس نیست. اما یک کالای لوکس واقعی، قطعا گران است.

این موضوع دقیقا شروع یک بدبختی عظیم در سراسر دنیاست. کلیدی است به بازاری دروغین و پر از کلاه‌برداری. با منطق اینکه هر ارزانی‌ای بی دلیل نیست و همچنین هر کالای لوکسی قطعا گران است، به سادگی برای اکثریت مردم عزیز کشورمان تنها معیار لوکس بودن یک کالا قیمت آن است. در صورتی که مفاهیم مهمی نظیر کیفیت، زیبایی و تمایز که پیشتر به آنها اشاره کردیم به کلی فراموش شده‌اند.

کمی در جاده خاکی:

ثروتمند کیست؟ پولدار کیست؟

در ادامه نگاهی خواهیم داشت به لاکچری ایرانی. اما پیش از آن دانستن یک نکته ضرورت دارد. بسیار خوب. مستقیم می‌رویم سر اصل مطلب. موضوع بحث اینجاست که ثروتمند با پولدار فرق دارد. ثروتمند به انسان موفقی گفته می‌شود که توانایی تولید ثروت را دارد. از امثال بیل گیتس گرفته تا نظیر هزاران آدم موفقی که در عرصه‌ی بین‌المللی می‌شناسید. اما پولدار همانطوری که از نامش برمی‌آید صرفا پول دارد! ثروتمند بودن در هیچ‌جایی دنیا بد نیست. پولدار بودن هم بد نیست! اما پولدار برای خودش پول دارد نه اطرافیان و اجتماعش.

بیل گیتس
بیل گیتس، موسس مایکروسافت

پولدار صرفا پول دارد. زمانی که اموالش گرفته شود چیزی برایش باقی نمی‌ماند که دوباره آنها را بدست بیاورد. اما ثروتمند اگر تمام دارایی‌اش را از دست بدهد می‌تواند دوباره آنها را بدست بیاورد. ثروتمندی در تعریفش، خود به خود نوعی شایستگی و لیاقت را می‌رساند. اما پولدار بودن اتفاقا در شایستگی پولدار ، برای اطرافیان پرسش ایجاد می‌کند! ازین رو اگر پاسخ منفی باشد، ممکن است اطرافیان نسبت به او احساساتی منفی داشته باشند.

اما یک شخص ثروتمند همیشه برای هر اجتماعی مفید است. یک ثروتمند واقعی برای اجتماع و کشور خودش تولید ثروت می‌کند. از این رو افراد اجتماع اگر متوجه ثروتمند بودن او شوند و از این موضوع اطمینان حاصل کنند، احتمالا او را دوست خواهند داشت و وی را شخصی ارزشمند در نظر می‌گیرند.

خودرو جف بزوس
صرفا جهت اطلاعتان: ثروتمندترین موجود بر روی این کره‌ی خاکی، یعنی جف بزوس، موسس و مدیر آمازون، از همین هوندا آکورد قدیمی مربوط به دهه 90 میلادی که می‌بینید، به عنوان خودروی شخصی‌اش استفاده می‌کند.

از اینها گذشته، پولدار ها همانطوری که از نامشان بر می‌آید در گیر پول‌داشتن یا نداشتن هستند، اما ثروتمندان تنها برایشان بدست آوردن اهمیت دارد. همینجا متوجه خواهیم شد چرا دغدغه‌ی اصلی یک پولدار نشان دادن پول و اموالش است. اما یک ثروتمند حقیقی درگیر فعالیت های موفقیت آمیز زندگی و کارش است و اصلا فرصتی برای پز دادن ندارد. (حالا ممکن است خانه و زندگی‌اش لوکس ترین هم باشد).

آنچه در این قسمت گفته شد را فعلا در ذهن خود داشته باشید تا دوباره به آن برگردیم.

نگاهی به لاکچری ایرانی

تا به اینجا هرآنچه گفته شد، تعریف لاکچری و لوکس گرایی با منطق خارجی (در سراسر دنیا) بود. نکته اینجاست که ظاهرا این داستان در کشورمان ایران و کلا لاکچری ایرانی کمی فرق دارد. بیایید کمی در این مورد در ادامه صحبت کنیم:

لاکچری تهران
وقتی در گوگل جستجو می‌کنیم لاکچری ایرانی یا لاکچری در تهران و امثال این‌ها، در نتیجه عکس های اینچنینی را می‌بینیم: خودروهای “خارجی” در جلوی ساختمانی با معماری و نمای “خارجی” (رومی) با فروشگاه هایی از برندهای “خارجی”. هرچند همچنان اینجا تهران، پایتخت ایران است.

می‌توان اینگونه اظهار داشت که جوانان ایرانی، لاکچری بازی خودشان را با شروع فعالیت اینستگرام، همه‌گیر و رسانه‌ای کردند. داستان از تهران شروع شد و به دیگر شهر های کشورمان سرایت کرد. وقتی کلید واژه های پرطرفداری نظیر عکس های لاکچری ایرانی را دنبال می‌کنیم، در نهایت به مقصد نهایی اینستاگرام می‌رسیم. گویی همه‌ی این ماجرا ها تنها در اینستاگرام دیده می‌شود. خود همین قضیه بخش عظیمی از حماقت داستان را نشان می‌دهد. چرا؟

لاکچری لواسان
ایران، لواسان

چون هیچگاه یک اثر مثبت در لوکس‌گرایی نمی‌بینیم. همه چیز صرفا برای پز دادن در دنیای مجازی است. (در ادامه بیشتر صحبت می‌کنیم که چرا پز دادن هایشان هم تا این حد سطح پایین و اشتباه است). اما اجازه دهید کمی لوکس گرایی کشورمان را با سایر کشور های دنیا مقایسه کنیم. این مقایسه را در قالب چند پرسش مطرح می‌کنم:

مشکل اصلی لاکچری ایرانی

قدرت برندهای لوکس ایرانی چقدر است؟ چند کسب و کار موفق در زمینه‌ی عرضه‌ی کالای لاکچری و یا خدماتی لوکس می‌شناسید؟ چند درصد جوانانی که خودشان را لاکچری می‌دانند، افرادی تاثیرگذار به شکل اجتماعی، فرهنگی و از همه مهم‌تر اقتصادی هستند؟ اصلا کدام یک افرادی موفق‌اند؟ به نظرتان این افراد چه دارند که الگو شدنشان برای اجتماع ما مفید است؟

ماشین مایکل بلومبرگ
مایکل بلومبرگ، تاجر و کارآفرین آمریکایی. او با وجود اینکه متعهد شده همیشه نیمی از ثروت خودش را هر سال اهدا کند، همچنان جزو ۱۰ تن از ثروتمندترین افراد دنیاست. همچنین بلومبرگ، به مدت ۱۲ سال، به عنوان شهردار نیویورک سیتی انتخاب شده بود.

وقتی در مورد مثلا مایکل بلومبرگ صحبت می‌کنیم، نقش او را در اجتماع می‌بینیم. ثروت او یک جریان بزرگ کسب و کار را پیش می‌برد و کسب و کارش روی بخش زیادی از مردم تغییر ایجاد می‌کند. او نقشی در اجتماع دارد. نقشی بسیار پررنگ. حال اینکه آئودی R8 او بسیار رسانه‌ای است، تغییری در نتیجه ایجاد نمی‌کند. اتفاقا خیلی هم خوب است که جوانان در گیر همین حاشیه ها شوند و امثال او را الگوی خود قرار دهند.

اما پسرک پولدار جوان ایرانی که در اکثر اوقات ثروتش را از یک پدر پولدار بدست آورده، بدون آنکه ذائقه و شناختی از مد و لباس داشته باشد، با ساعت رولکس در دست، اندامی که تنها حجم و دمبل را تداعی می‌کند با یک تیشرت چسبان احمقانه، و از همه مهم‌تر، همراه با نهایت بد سلیقگی، کفش لوفر (به قول خودشان کالج!) به رنگ طلایی، به پا دارد، چرا باید عکس های اینستاگرامش برای جوان های ایرانی ارزش دنبال کردن داشته باشد؟

لاکچری ولنتاین
آنچه جوان لاکچری ایرانی در زندگی و اینستاگرامش درگیرش است.

 بی‌شک کارآفرینان و اشخاص برجسته‌ای در کشورمان وجود دارند که از همینجا به تک تکشان ادعای احترام می‌کنم و اتفاقا بسیار هم خوش‌حال هستیم که در نهایت برازندگی و رفاه زندگی می‌کنند، اما از این گروه معدود که فاکتور بگیریم، باقی چه نقشی در اجتماع دارند؟

خلاصه اینکه مشکل اصلی لاکچری ایرانی در نفهمیدن ماهیت ثروت است. اینکه هیچ‌کدام از ثروتمندان حقیقی صرفا برای “پولدار شدن” به اینجا نرسیده‌اند. اصلا علاقه به کار و خلق و تولید و … را بگذارید کنار. حتی یک فوتبالیست میلیاردر هم به عشق فوتبال به ثروت عظیمش دست پیدا کرده. پول و ثروت در بهترین حالت نهایتا یک ابزارند برای دستاوردی بالاتر.

خودروی استیو جابز
استیو جابز پایه‌گذار ارزشمندترین برند دنیا، اپل، هر 6 ماه یکبار یک بنز اس‌ال جدید خریداری می‌کرد. چون در آمریکا این اجازه وجود دارد که در 6 ماه اول پس از خریداری خودرو، بدون پلاک تردد کرد. ظاهرا استیو جابز هیچ تمایلی نداشت که در زندگی غیرکاری در کانون توجه قرار بگیرد.

شما اثر استیو جابز را در همه جا می‌بینید. اصلا شاید همین الان همین مطلب را در یکی از میراثش مطالعه می‌کنید، حالا برای اینکه بفهمید خودرو و خانه و … وی چگونه بوده باید کلی بگردید و تحقیق کنید تا در این عصر ارتباطات به زندگی شخصی وی پی ببرید. اما یک شاخ لاکچری اینستاگرامی در کشورمان، ماجرایش کاملا برعکس است. او خانه و خودرو و زندگی‌اش کاملا مشخص و با اغراق هویداست. اما هیچگاه نمی‌فهمیم که دقیقا چه کار کرده و چه کاری می‌کند و از خود چه بر جا گذاشته.

مشکلات فرعی لاکچری ایرانی

مشکل فرعی لاکچری های ایرانی در بد سلیقگی است. پیش از آنکه مستقیما به این موضوع بپردازیم خوب است بدانید که ریشه‌ی همه‌ی این داستان ها همان بدست نیاوردن است. کسی که ثروتی را بدست بیاورد معمولا مشکلی در وی دیده نمی‌شود چون حتما دلیلی بوده که او به این ثروت رسیده. (برازندگی). اما کسی که پیش از اثبات لیاقتش دارایی فراوانی دارند، احتمالا این پارادوکس را در یک جایی به ناخوشایندترین شکل ممکن عمومی می‌کند.

لاکچری تهران

لازم به یادآوری است که در این قسمت، سعی می‌کنم به صریح‌ترین شکل ممکن از لوکس‌گرایی ایرانی انتقاد کنم و حرف دل جمعیت قابل توجهی از اجتماعمان را به اشتراک بگذارم. پیشاپیش از تمام عزیزانی که این انتقادات را توهین قلمداد می‌کنند پوزش می‌طلبم. اما باید بدانید که همیشه اولین قدم درمان، پذیرش بیماری است.

بهتر است همانطوری که در بالا با دسته‌بندی به همه‌ی داستان های لاکچری پرداختیم، در اینجا هم تک تک به جنبه‌های مختلف لاکچری ایرانی بپردازیم. همراه باشید.

نما رومی لاکچری
شرایط طوری شده که وقتی از خانه لاکچری در ایران صحبت می‌کنیم، خود به خود سر و کله‌ی نمای رومی پیدا می‌شود.

انتقاد از خانه و سبک زندگی لاکچری ایرانی

نگاهی به خانه های لوکس بالاشهر ها، در شهر های مختلف ایران بیاندازید. می‌دانید که الگو های اولیه‌ی خانه های لوکس چه بوده‌اند؟ بله درست حدس زده‌اید: غرب. الگوبرداری اشتباه از زندگی غربی. اصلا همین نمای رومی! همین نمای رومی بالاشهری ها بود که امروز به همه‌ی شهر سرایت کرده. اینکه فردی خانه‌ی شخصی خودش را هرطور که می‌خواهد طراحی کند حقیقتا به من و شما ارتباطی ندارد. اما اینکه مراکز خرید، ساختمان های شهری در مرکز شهر، ادارات و حتی به شکل احمقانه‌ای بانک‌ها (!) نمای رومی داشته باشند، اصلا مسئله‌ی کوچکی نیست.

مرکز خرید پارسیان
امثال این شاهکارها را در هر شهری که هستید می‌توانید ببینید: مرکز تجاری به اسم “پارسیان” با نمای رومی!

سوال: در موضوع سبک زندگی و خانه، مسائلی امثال نمای رومی چه اهمیتی دارند؟

اهمیتشان اینجاست که همانطوری که یک فرد لاکچری آمریکایی، رویای آمریکایی را در سبک زندگی‌اش پیاده می‌کند، یا یک فرد مرفه ایتالیایی، کت و شلوار سوپر لوکس دستدوز ایتالیایی می‌پوشد و خانه‌اش از معماری اصیل رومی باستان (ایتالیای امروزی) ساخته شده، آنوقت ثروتمند ایرانی از اصالت و هویت خودش چه دارد؟ غیر از این است که در کاخی بزرگ با نمای رومی زندگی می‌کند؟ شما اصالت و هویتی در این قضیه می‌بینید؟ لابد یادمان رفته که مصادف با همان روم و یونان باستان، ما تمدن و تاریخ قابل توجهی داشته‌ایم.

لاکچری اصیل ایرانی
لاکچری اصیل فراموش شده‌ی ایرانی. چقدر برای خانه‌هایمان از معماری اصیل کشورمان که در دنیا بی‌نظیر است، الهام گرفته‌ایم؟ چقدر تاریخ و اصالت خودمان را می‌شناسیم؟

می‌توانید در این مورد از لینک زیر بیشتر بخوانید:

چرا نمای رومی انتخابی بی‌کلاس، بی‌هویت و افتضاح برای کشورمان است؟

نمای رومی صرفا برای بهتر منتقل شدن موضوع در قالب یک مثال مطرح شد. از این دست مثال ها فراوان است. خودتان ببینید تا چه حد انتخاب های سبک زندگی و محل زندگی ما ایرانیان کورکورانه از غرب با یک هویت باختگی عجیب گرفته شده و موضوع زمانی خطرناک‌تر می‌شود که این انتخاب ها در قالب یک زندگی لوکس برای بقیه الگو می‌شوند. 

قصر لاکچری ایرانی

مشکل خودرو لاکچری در ایران

انتخاب خودروهای لوکس در ایران بسیار پیچیده و احمقانه است. کافی است به قیمت خودروها نگاهی بیاندازید و آنها را با هم مقایسه کنید. (اعتراف می‌کنم که در این مشکل استثناً تقصیر دولت بیشتر از مردم است). خودرو های فراوانی در کشورمان وجود دارند که در هیچ‌جای دنیا لاکچری محسوب نمی‌شوند اما به سادگی در ایران خودروی لوکس در نظر گرفته می‌شوند و هم قیمت با خودروهای واقعا لوکس در بنگاه ها به نمایش گذاشته می‌شوند.

سوناتا آکورد
ایران تنها کشور دنیاست که در آن هیوندای سوناتا از هوندا آکورد بین مردم محبوب‌تر است. گویی تمام امتیازات خودرو نظیر امنیت، ماندگاری ، دوام و اصالت هیچ اهمیتی برای ما ایرانی ها ندارد. صرفا ظاهر پرتکلف تر‌ و پر ادا تر که توجه بقیه را بیشتر جلب کند، برایمان مهم است. حالا بگذریم که در خارج از ایران، اصلا هیچکدام از این دو خودرو لوکس محسوب نمی‌شوند.

اصلا مهم نیست که شاسی بلند بودن خودرو در همه‌جای دنیا صرفا یک دسته بندی (سگمنت) برای دنیای خودروهاست. چون در ایران هر شاسی بلندی یک خودروی لاکچری شمرده می‌شود! یک خودروی کره‌ای صرفا به دلیل داشتن چند امکانات رفاهی بیشتر هم قیمت رقیب گران‌تر ژاپنی خود می‌شود. خودروهایی که نیمه‌ لوکس هستند به دلیل طراحی کمی مدرن‌تر هم قیمت رده‌بالاترین برند های خودروسازی لوکس دنیا می‌شوند. ساز و کار قیمت گذاری خودرو در ایران جدا از همه‌ی مشکلاتی که دولت با سیاست گذاری های اشتباه به آن دامن می‌زند، نشات گرفته از بد سلیقگی ما ایرانی هاست.

مازراتی لاکچری
مازراتی گرن‌کابریو و گرن‌توریسمو که در همه‌جای دنیا جزو کم‌فروش‌ترین خودروهای جهان است و تا اینجا همیشه بازار را به رقبایش باخته است، در ایران داستانش کاملا برعکس بوده و فراوان در مناطق مرفه‌نشین به چشم می‌خورد. چون در آن طرف آب، ثروتمندان پولشان را برای دل و سلیقه‌ی خودشان خرج می‌کنند. اینجا چون صرفا مازراتی به نماد ثروت و لاکچری بودن درآمده، همین یک دلیل کافی است تا خریداران عزیز تمام کم و کاستی ها و ارزش خرید پایین این خودرو را فراموش کنند و با افتخار آن را بخرند.

چرا؟ چون همیشه لوکس بودن در کشورمان به معنی زندگی برای پز دادن و به رخ کشیدن بوده. هیچگاه مسائلی مثل امنیت، آرامش، اطمینان و قابل اتکا بودن خودرو، امکانات و … که امتیازاتی بسیار مهم برای مالک ثروتمند آن خودرو است، در ایران اهمیت ندارند. صرفا این مهم است که چقدر آن خودرو ظاهر پر زرق و برقی دارد و از دید بقیه لاکچری است!

لویی ویتون فیک
الکی مثلا لویی ویتون! لوفر های ابداعی بدترکیبی که توسط طراحان خلاق ایرانی تحت عنوان کالج (!) تولید می‌شوند و یک لوگوی ناقابل لویی ویتون (گران‌ترین برند های‌فشن دنیا) را بر آن می‌چسابنند. دقیقا چند چندیم با خودمان؟

انتقاد از تیپ و استایل لاکچری ایرانی

مهم‌ترین قسمت بحث انتقادی امروز، متمرکز به تیپ و استایل لاکچری ما ایرانی ها می‌شود. خوش‌بختانه در استایل های زنانه و دخترانه، کمی شرایط بهتر شده و به لطف فعالیت مزون ها و برندهای نوپای داخلی، شاهد کمی پیشرفت و بهبود در شرایط هستیم. در هر صورت بهتر است بجای اینکه موضوع را متمرکز کنم بر مورد خاصی از سبک پوشش، محتوای اشتباه را با چند مثال منتقل کنم. اما لازم به یادآوری است که اینها صرفا چند مثال هستند. خودتان می‌توانید این مثال ها را گسترش دهید و به یک فرمول کلی برسید. مهم محتوای انتقادی است که امیدوارم به خوبی منتقل شود.

رولکس فیک
اصلا اگر از ماجرای قشر مرفه ایران و رولکس، بگذریم، این تعداد استفاده از رولکس فیک را کجای دلمان بگذاریم؟ در کجای دنیا به اندازه‌ی کشورمان، رولکس فیک تا این حد بین مردم محبوب است؟

خانم و آقا ندارد. کسی که یک میلیاردر ایرانی است، احتمال 99 درصد ساعت رولکس به دست دارد. چرا؟ چون سلیقه‌ای نیست. انتخابی نیست. انگار نه انگار که ده ها برند هم‌رده‌ی رولکس در دنیای ساعت وجود دارد. اصلا رولکس با تمام قیمتش گران‌ترین هم نیست! فکر می‌کنید برای زیبایی است؟ خیر. برای زرق و برق است؟ خیر. چون در هر دو حالت، کلی گزینه‌های موفق‌تر در این زمینه وجود دارد. برای نشان دادن اینکه من گران‌ترین ساعت دنیا بر دست دارم؟ حتی این مورد هم نیست! چون برند هایی نظیر پتک فیلیپ هستند که از رولکس گران ترند.

گرانترین ساعت جهان
چرا بجای رفتن بدنبال ردپای بقیه، استایل خودمان را نمی‌سازیم؟ چرا بجای خرید چیزی که همه می‌خرند، در هر زمینه (مثلا همین ساعت) حرفه‌ای و سطح بالا نمی‌شویم که سپس ثروتمان را طوری خرج کنیم که کسی به گرد پایمان هم نرسد؟ اصلا چند درصدمان دیگر برند های ساعت که گاهی از رولکس هم گران‌ترند، نظیر اودمر پیگه، الانگ اند سون، پیاژه، بلاپه، موریس لاخوا و … را می‌شناسیم؟

پس علت رولکس پوشیدن چیست؟ چون مردم رولکس را به عنوان نماد ثروت در نظر می‌گیرند. آن شخص هم با انتخابش فقط و فقط یک هدف در ذهن دارد: نشان دهد که پولدار است! هیچگاه از این زاویه به قضیه نگاه نمی‌شود که از این ثروت و دارایی برای بهتر پوشیدن و زیباتر بودن استفاده شود. بلکه از این ثروت تنها برای نشان دادن و به رخ کشیدن همان ثروت استفاده می‌شود! من علی رغم میل درونی‌ام اسم حماقت را بر روی آن نمی‌گذارم تا شما خودتان این ساز و کار را تحلیل کنید. فقط ببینید اگر روشی سطح پایین تر و غیرحرفه‌ای تر از ما ایرانی ها در استفاده از پول و دارایی می‌شناسید، در پایان مطلب کامنت کنید.

شال لاکچری فندی
بوتیک ها پر شده‌اند از کپی‌ های سرخود از برندهای بسیار لوکس نظیر گوچی و فندی و … . که تا دلتان بخواهد کتانی، کیف و کفش با نام این برندها وجود دارند. اصلا موضوعی نیست که بتوان بسادگی از آن گذشت. چون این محصولات دقیقا به دلیل به یدک کشیدن نام برندهای مطرح تا این حد پرفروش و محبوب‌اند.

ببینید این ساز و کار ۲ دلیل دارد. اول اینکه که الگو هایی در دنیا تعریف می‌شوند که این الگو ها بدون تحلیل و بررسی، فورا توسط قشر بالا که به روزترند و پتانسیل همراهی بیشتری با دنیای خارج از کشور را دارند، انتخاب و اجرا می‌شوند. (خطای اول). 

سپس مردم که تحت تاثیر قشر بالا هستند و نگاهشان به آنهاست، (خطای دوم) فورا از آنها الگو می‌گیرند و یک الگوی دست چندم از غرب به آنها می‌رسد و نتیجه اینکه همه‌ی کشور (هر کسی به اندازه‌ی بضاعت خودش)‌ بدون آنکه حتی یک لحظه به خودش بنگرد و انتخاب خودش را بررسی کند، ‌درگیر مد های همه‌گیر غلط و یک کلاغ چهل کلاغ شده، می‌شود.

کیف و کفش قهوه ای گوچی
ما ایرانی ها علاقه‌ی شدیدی به لاکچری غربی داریم. تولید‌کننده‌های داخلی هم این ذائقه را می‌بینند و همان کیف و کفش همیشگی را تولید می‌کنند و طرح و بافت امثال گوچی و فندی را بر روی آن می‌زنند. حال محصول نه از خود هویتی دارد و نه کیفیت گوچی و فندی واقعی را. هیچ توجیهی جز دانش کم و شیفته‌ی برند پوش بودن مردم ما، برای این حجم استقبال بازار از این محصولات وجود ندارد.

دلیل دوم که تا این حد به لاکچری های ایرانی این انتقاد وارد است (شاید به عموم مردم کمتر) این است که کسانی که پول بیشتری دارند ، توانایی اجرای این الگوهایشان نیز بیشتر است. در نتیجه کار خراب را خراب‌تر و شدیدتر اجرا می‌کنند. اجازه دهید بیش از این پیچیده نکنم و چند مثال بزنم:

  • استایلیست مطرحی در آن سوی دنیا نشان می‌دهد که با یک تیشرت ساده هم می‌توان شیک بود. آن وقت جوانان قهار ایرانی در زمین و آسمان همیشه یک تیشرت ساده می‌پوشند. اصلا مهم نیست که طرف می‌تواند گران‌ترین و دست‌دوز و با کیفیت ترین پیراهن های شیک مردانه را بخرد. خیر. همه جا با همان تیشرت می‌رود!
  • ترندی مطرح می‌شود که برای شیک بودن اگر سیلوئت بدن محکم و کمی پرداخته شده باشد، استایل مردانه تاثیر گذارتر می‌شود. ۵ دقیقه پس از آن، پسران لاکچری باز ایرانی، آنقدری دمبل می‌زنند که قطر بازویشان از قطر کمر منِ نویسنده‌ی حقیر بیشتر است.

 

تیپ زشت
امثال این استایل ها که ظاهرا نسلشان منقرض هم نمی‌شود، زمانی تیپ لاکچری محسوب می‌شدند.
  • ترندی همه‌گیر می‌شود که دیگر مثل قبل لازم نیست کتانی حتما به رنگ های تیره و خنثی باشد، می‌توان کمی اندک از دیگر تناژ رنگ ها هم وارد آن کرد. آنگاه کتانی های دختران و پسران لاکچری ایرانی رنگین ترین رنگین کمان دو عالم است.
  • رالف لورن طراح بزرگ آمریکایی نشان می‌دهد بر روی کت سرمه‌ای، استفاده‌ای اندک از رنگ طلایی در حد فقط دکمه و اکسسوری، باعث لوکس‌تر شدن استایل می‌شود. آنگاه مردان و زنان سرزمین پارس، به قدری از رنگ طلایی در استایل رسمی خود استفاده می‌کنند که گویی معیار لاکچری بودن میزان طلا و رنگ طلایی استفاده شده در استایل است.
  • در بحث استایل گفته می‌شود دندان سفید در زیباتر دیده شدن شما، نقش مثبتی ایجاد می‌کند، آنوقت عزیزان لاکچری ایرانی طوری دندان هایشان را لمینت می‌کنند که شبها چون کرم شبتاب می‌تابند.

خودتان امثال این نمونه‌ها را ادامه دهید و به فرمول کلی برسید. من در ادامه تعدادی راهکار ارائه می‌کنم که عملا همان مشکلات هستند که به صورت معکوس تعریف شده‌اند.

چاره چیست؟ (پیشنهاد) :

برای درمان پیش از هرچیزی باید پذیرفت که مشکل داریم. بدون آنکه قبول کنیم بیماریم، هیچگاه درمان آغاز نمی‌شود. شخصا فکر می‌کنم راه حل بسیار آسان است. اجرای آن زمان می‌برد اما برای کسی که بخواهد یاد بگیرد و زندگی بهتری داشته باشد، راه بسیار روشن است:

شناخت هویت و ریشه ها

اولین قدم پیشرفت در لاکچری ایرانی، به زبان ساده، شناخت خود لاکچری اصیل ایرانی است. اینگونه در نظر بگیرید که پرداخت به فرم، بدون اهمیت دادن به محتوا، همیشه نتیجه‌ی ناقصی دارد. یک فیلم سینمایی خوش ساخت، با محتوای تکراری یا ضعیف، تاثیری بر مخاطب ندارد. برعکس آن نیز صادق است. فیلم با محتوای قوی اما اجرای ضعیف باز هم در انتقال حس و محتوای سازنده عاجز خواهد بود. هر دو اهمیت دارند. هر پیشرفتی که در استایل مردم ما هم بدست می‌آید صرفا در فرم و اجراست.

لباس ایرانی اصیل

چقدر معماری ایرانی را می‌شناسید؟ این همه خانه های لاکچری غربی را دیده‌اید. چند نمونه‌ی داخلی می‌شناسید؟ چقدر عمارت ها و قصر های لوکس ایرانی که در تاریخ ماندگارند را برای الهام در خانه و سبک زندگی خود بکار برده‌اید؟

فرهنگ کشورمان را چطور؟ چقدر پوشش و فرهنگ اصیل ایرانی را بررسی کرده‌اید؟ کشوری که ریشه و هویت خود را نشناسد، محکوم به پذیرش نمونه‌های خارجی است.

معماری ایرانی

پذیرش اینکه لاکچری بودن اتفاقا جای افتخار دارد

پس از شناخت ریشه و هویت، وقت آن است که کینه ها را پاک کنیم. وقتی مشکلی دیدیم صورت مسئله را از بین نبریم. بار ها دیده‌ام، افراد مختلف، در اجتماع، لاکچری سطح پایینی که توسط قشر بالای آماتور کشورمان اجرا می‌شوند را مشاهده می‌کنند و فورا یک برجسب کلی می‌زنند که چقدر ملت پولدار ما بد سلیقه‌اند. کاش ماجرا همینجا تمام می‌شد. خیر. آنها با قشر بالا که از اول مشکل داشتند، اکنون با لاکچری بودن هم مشکل پیدا می‌کنند.

ماشین کریستین رونالدو
هیچوقت کسی با شخصی که زحمت کشیده و ثروتمند شده مشکلی ندارد.

در نتیجه لازم است با هم بپذیریم که اگر مشکلی هم هست از ماست. نه از نفس لوکس بودن. بهتر است بجای پاک کردن صورت مسئله، در اجرای نوع لاکچری و لوکس بودن پیشرفت کنیم.

پرواز را به خاطر سپردن، چون پرنده مردنی‌ست

ما ایرانی ها ثابت کرده‌ایم هیچوقت علاقه به یادگیری نداریم. از سرانه‌ی مطالعه‌مان مشخص است. همیشه دوست داریم یک لقمه‌ی آماده در دهانمان بگذارند. اجازه دهید از تجربه‌های شخصی خودمان بگویم. این همه مطلب درباره‌ی ساخت استایل در مجله پارچی نوشته‌ایم. باز هم در سوالاتی که از ما می‌پرسید، همیشه بجای سوال درباره‌ی ساخت استایل، از ما پیشنهاد ست آماده می‌خواهید. (ما در هر صورت مخلص شماییم و همیشه هم پاسخگوییم.) اما چرا این همه تاکیدمان بر روی یاد گرفتن خود ساخت استایل بی‌تاثیر است؟ صرفا مطالبی استقبال فراوانی از آنها می‌شود که درباره‌ی تیپ و ست های آماده‌ نوشته شده‌اند.

پرواز

بپذیریم که مشکل از ماست. قبول کنیم که تنبل هستیم. راهکار هم مشخص است: باید اصولی پوشیدن و قوانین کلی را یاد بگیریم. ترندها و مد ها می‌آیند و می‌روند. آنچه باقی می‌ماند استایل شماست. صدها مطلب در مجله پارچی موجود است که یک دنیا اطلاعات درباره‌ی هر سبک و استایلی که بخواهید را می‌توانید در آن بیابید. اگر می‌خواهید خوش تیپ و لوکس باشید، لازم است دانش خودتان را بالا ببرید. این روش به مراتب آسان تر از ارتقای سطح مالی‌تان است! لینک مجله پارچی در زیر برای علاقه‌مندان آمده است:

مجله‌ی پارچی

امیدوارم مطلب امروز را مفید دانسته باشید. این مطلب بروز رسانی می‌شود. در هر صورت، اکنون وقت نظر دادن شماست. انتقاد کنید. پیشنهاد دهید. بیایید کمی با هم درباره‌ی این موضوع چالشی صحبت کنیم.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سیزده − دو =

سبد خرید

سوالی؟ پرسشی؟ پیام دهید